گوی
نام بازی:
گوی (ورزش با توپ)
زمان برگزاری بازی:
نوروز، پاییز، زمستان.
زمین بازی:
ابعاد زمین (در حد مناسب) حدود ۶۰۰ متر مربع با ۱۰ متر عرض و ۶۰ متر طول. زمین را معمولا خط کشی نموده و ابعاد آن را نشانه گذاری می کردند.
البته بسته به کم یا زیاد شدن تعداد بازیکنان دو گروه، مساحت زمین نیز کم و زیاد می شده است.
زمین بازی به دو قسمت غیر مساوی، تقسیم می شد. زمینی که گروه گوی زن (گروه شیره) در آن مستقر می شد کوچکتر بود و ابعاد آن حدود ۱۰ متر عرض و حدود ۲۰ متر طول داشت. در ادامه قسمت طولی، زمین گروه (تیم) گوی گیر (ارده) شروع می شد و تا دو برابر زمین تیم گوی زن یعنی حدود ۴۰ متر ادامه پیدا می کرد با همان عرض ۱۰ متر.
در وسط خط طولی زمین گوی زن ها یک نقطه همانند نقطه پنالتی در فوتبال تعیین می شد که به "توگاه" معروف بود.
فاصله بین محل زدن گوی تا توگاه حدود ۱۵ متر بود.
زننده گوی باید پس از زدن گوی با چفته، به سرعت به نقطه توگاه برود و برگردد و در این فاصله، نباید گوی به او برخورد نکند تا امکان زدن مجدد ضربه به گوی را داشته باشد.
تعداد بازیکن هر گروه (تیم):
در این بازی، تعداد بازیکنان می تواند از ۵ نفر تا ۲۰ نفر متغیر باشد. سن و سال و شرط خاصی برای بازیکنان مطرح نبود. هر کس که توانایی انجام این بازی را داشت می توانست در یک گروه(تیم) به بازی بپردازد. البته هر چه بازیکن، چابک تر بود و دقت و مهارت بیشتری داشت امکان بیشتری برای انتخاب شدن بوسیله تیم ها داشت.
تعداد گروه (تیم):
دو تیم (تیم ارده و تیم شیره)
وسایل:
1- توپ گرد که به آن گوی می گفتند و در گذشته از به هم پیچیدن کهنه و پنبه و لاستیک درست می کردند. قطر توپ به اندازه توپ بازی تنیس بود.
2- چوبی که به آن چفته می گفتند. به اندازه یک متر
قوانین بازی:
1- اگر بازیکن تیم گوی زن، (تیم شیره) نمی توانست به گوی ضربه بزند تیم شیره می باخت (می سوخت) و باید جایش را به تیم گوی گیر (تیم ارده) می داد. یعنی جایش با تیم گوی گیر عوض می شد.
2- یک نفر از تیم ارده در تیم شیره، حضور داشت که وظیفه اش آب دادن گوی(به بالا پرتاب کردن گوی (جهت زدن ضربه بوسیله بازیکن تیم شیره) بود. یعنی باید گوی را برای زننده ضربه می انداخت و زننده ضربه که عضو تیم گوی زن (تیم شیره) باید با چفته به گوی به سمت زمین مقابل (محل استقرار تیم ارده یا تیم گوی گیر) ضربه می زد.
3- اگر گوی به خارج از ابعاد زمین می رفت تیم گوی زن (تیم شیره) می باخت و باید جایش را به تیم مقابل می داد.
4- اگر ضربه ای که زننده گوی می زد گوی را فقط در داخل محوطه زمین تیم گوی زن (تیم شیره) بالا می برد تیم مقابل حق نداشت برای گرفتن توپ به این محوطه وارد شود بلکه بازیکن آنان که نقش گوی آب دادن داشت می توانست گوی را بگیرد و در این صورت تیم گوی زن بازنده می شد.
5- دو نفر از بزرگترها یا پیش کسوتان سردسته می شدند و با انتخاب بازیکنان، دو تیم را تشکیل می دادند. نوبت اول برای انتخاب بازیکن مساله حساسی نبود و با توافق دو سردسته آغاز می شد ولی شروع نوبت بازی و اینکه کدام تیم اول زننده گوی باشد با قرعه کشی(شیر خط) انجام می شد و تیمی که قرعه را می برد نوبت اول زننده گوی را در اختیار می گرفت.
6- در مجموع زمان بازی که بین یک و نیم تا ۳ ساعت بود (زمان بازی را سردسته ها توافق می کردند) تیمی برنده بود که زمان بیشتری را به عنوان تیم شیره (تیم گوی زن) به خود اختصاص داده بود.
سایت نیاسرگردی
بیست و سوم بهمن 1395